چه بکنیم آلا 7. کار فرهنگی

82 درصد مخاطبان گفتند لحنتان عالی و معرکه است. حال چه ایده ای برای آیندۀ وبلاگ دارید؟

آمار مطالب

کل مطالب : 160
کل نظرات : 530

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 8
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 605
بازدید سال : 1523
بازدید کلی : 196465

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان WWW.chepiha.LoxBlog.Com و آدرس chepiha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 8
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 605
بازدید کل : 196465
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 530
تعداد آنلاین : 1

<-PollName->

<-PollItems->

جزیره قشم اخبار جزیره قشم
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : بپ گپو
تاریخ : دو شنبه 20 آذر 1396
نظرات

بریم آلبوم موسیقی بدیم بیرون؟ ساز بلد نیستیم بنوازیم؟ که بلدیم. صدا ما مث صدا کَر بلّسی نیست؟ که هست. یه گروه بزنیم اسمشو بذاریم سوهان اعصاب، چطوره؟

یه فکر بکر. یه کار بزرگ فرهنگی بکنیم که باعث بشه جهان فرهنگ متحول بشه اصن. کاری کنیم این لنج به گل نشسته فرهنگ، مث تیر شروع کنه به تک چرخ. کلاً یه سر و شکل جدید و جالب انگیزناک بدیم به فرهنگ معاصر. دست بذاریم روی حرکات فرهنگی منحصر به فردی که جامعه امروز داره ملتمسانه اونو طلب می کنه. یعنه چیکار کنیم؟ بله، بیاین مدرسه بزنیم. نون تو مدرسه زدنه. حالا چه به اسم مدرسه غیر انتفاعی،چه به اسم مهد کودک، هر چی.

این روزا همه دارن مدرسه راه می اندازن، شما چطور؟ این روزا دست زیاد شده تو عرصه فرهنگ، مگه نه؟ بیاین دستی بشیم در میان دست ها. ما هم پاچک همت بالا بزنیم و با اون لینگ درازمون بجکیم تو این وادی.

بیا با من سفر کن، ز افغانستان گذر کن            یه مدرسه بزن و دلم را در به در کن

چه کار دیگه ای میشه کرد؟ گزینه کمه. بیاین همون مدرسه مون رو راه اندازی کنیما. هم سرمون گرم میشه، هم میشه یه پولی به جیب زد. نظرات مثبتتون رو در این رابطه با ما در جریان بذارین.             

خب گیریم که مدرسه رو زدیم و همه چی رو به راه شد. هر مدرسه ای به معلم نیاز داره. معلم از کجا گیر بیاریم آلا تو این بحران کمبود معلم؟ همطو الکی هم که ناوو آدم ا کوچه خیابن بِسِی ببری بنستی سر کلاس. آلا برای برون رفت از این بحران چه بکنیم؟ چطوره بریم سراغ جذب نیرو؟ چطوره از داوطلبان محترم دعوت کنیم بیان یه جا جمع بشن، یه سالنی، جایی. سخنرانی کنیم براشون که توجیه بشن بدونن با چه شاهکار بزرگی مواجه هستن. اگه از این کارا انجام ندیم، جلسه ای تشکیل ندیم و سخنرانی نکنیم که ملت خیال می کنن کار ما ساده و پیش پا افتاده اس و اونو دست کم می گیرن. ولی همین که ببینن یه روزی رو تعیین کردیم و درباره افکار بلند پروازانه مون حرف می زنیم، حالا تو اون اجلاس بین الروستایی چرت و پرت هم که بگیم و کلاً سراپا سوتی هم که باشیم بازم از اونجایی که عقل مردم تو چشم و گوششونه، کلاس مون میره بالای بالا.

خب پس تصویب شد. یه جلسه ای برگزار می کنیم در حد دسته دو جزیره و از علاقه مندان دعوت می کنیم بیان و ببینن کلاس ما رو و کیف کنن. موافقین که؟ ایده دیگه ای اگه دارین بگینا. راهنمایی مون کنین تو اون جلسه هم اندیشی بزرگ چیا بگیم و چیا نگیم. چی بگیم که حضار تحت تاثیر قرار بگیرن. های کلاس گپ بزنیم. راستی یه تا سوال فنی. فارسی گپ بزنیم یا بریم واگری خملی؟ قرارن ملت حاضر در صحنه همه شون بومی باشن نه؟ خب پس بهترین فرصته فارسی صحبت کنیم همه بگن ... الله اکبر، این چقدر کلاسش بالاس، فارسی صحبت می کنه. ایول ایول کنن و هورا بکشن.   ...چطوره وسط کلام فصیح خو بگیم: عشق و انگیزه، این کار نیاز به "عشق و انگیزه" داره. اگه برا عشق و انگیزه نیومدین و برا پول اومدین داوطلب شدین که با ما همکاری کنین، و خدای نکرده عشق و انگیزه ندارین همون بهتر بود نمی اومدین اینجا و می رفتین دنبال تقویت عشق و انگیزه خودتون. کار در اینجا فقط عشق می خاد و انگیزه.

به نظرتون تاکید شدید روی کلمات عشق و انگیزه جالب انگیز هست یا نه؟ ما که مطمئنیم اگه اونجوری حرف بزنیم ملت به شدت میرن تو کف همکاری با ما و سایر ملت هم میرن تو کف اینکه هر جوری شده بچه هاشون رو بیارن پیش ما ثب نام کنن. میگین نه نگاه کنین.

یه درگیری ذهنی دیگه. به نظرتون اون کار فرهنگی بزرگ و تکرار نشدنی خودمون رو تو چه سطحی راه اندازی کنیم؟ در حد یه مدرسه ابتدایی باشه یا بزنیم به سیم آخر و مهد کودک هم راه اندازی کنیم؟ اونم خوبه ها. ملت نه که از خداشون باشه بچه شون یه چند ساعتی بره بیرون از خونه باشه، خودشون راحت باشنا، نه. اونا زیاد مایلن که بچه شون پیش از ورود به مدرسه یه جورایی آمادگی لازم رو برا درس و زندگی به دست بیارن. مهد کودک سختی هاش رو داره ولی خب نسبت به مدرسه راحت تری. کوچولوها شیطنت هاشون طبیعیه. تو مدرسه از شاگردا جنایت هایی سر می زنه که اصن بیا و ببین.

خب پس تصویب شد. پیش دبستانی و مهد کودکی راه بندازیم خفن. کار خاصی هم که نداره. یه خونه اجاره می کنیم و تموم. می زنیم هم ویژه مثلاً سه تا چهار ساله ها که کنترل کردنشون ساده تره. اسم مهد کودک موون رو چی بذاریم آلا؟ یه چیزی باشه با روحیات بچه ها هماهنگ باشه. مثلاً پروانه. شفیره. شبپره. کرم شب تاب. قاصدک. بادبادک. یا حالا هر چی. فعلاً پس بریم  بهزیستی، دنبال کارای مجوز و ایناش. کاری باری؟ بای.


تعداد بازدید از این مطلب: 376
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


مطالب مرتبط با این پست

سلام. خوش آمدید. نظرات شما موجب دلگرمی ماست. سپاس.


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود